ضرورت جلب اعتماد ورضایت مندی مردم

یادم هست تا چندی پیش که خدمات الکترونیک بصورت جدی گسترش نیافته بود بانک مرکزی در گزارش  سالیانه اعلام می کرد که در سال گذشته چندین میلیون تومان بابت چاپ اسکناس ومسکوکات هزینه کرده است وبا ارائه بسته های تشویقی رایگان مانند کیف پول وتقویم وسالنامه و... از مردم درخواست میکرد تا نهایت جدیت واهتمام را در نگهداری و مراقبت  از سرمایه های ملی (اسکناس ها)با دولت داشته باشند تا با همکاری آنها دولت کمتر متضرر شده و از استهلاک پیش از موعد اسکناس ها وبدنبالآن از هدر رفتن سرمایه های ملی جلوگیری شود.

اکنون که به برکت گسترش خدمات الکترونیکی بانکی روزانه میلیاردها تومان گردش مالی در کشور انجام می پذیرد بدون آنکه اسکناسی ردوبدل شده وبدنیال آن استهلاکی برای مسکوکات وجودداشته باشد واز این بابت بحمدالله هم کار شهروندان اعم از خریداران وهم فروشندگان با ضریب امنینی خوبی انجام میگیرد وهم دولت مجبور نیست سالیانه میلیونها تومان از سرمایه های ملی رادر قالب چاپ مسکوکات و فرسوده شدن  را بهدر بدهد.

 از طرفی کارمندان بانک ها در ارائه خدمات بانکی به مردم مجبور نیستند ساعات زیادی  از اوقات کاری خود را صرف شمارش وجداسازی اسکناس های مجعول وابطال اسکنا س های فرسوده و در عین حال آلوده بنمایند.که از این منظر نیز بانکها در تقلیل نیروی انسانی وبدنبال آن کم کردن هزینه ها خود منتفع بوده اند.

سیستم بانکداری کشور سعی کرد ه است با بکارگیری سیستم های به روز وپیشرفته الکتونیکی در ارائه خدمات بهتر به مشتریان پیشتازبوده واز قبل آن مشتریان بیشتری را جذب کرده وآورد های مالی خود را بیشتر کنندکه در این رهگذر بانک های خصوصی تلاش مضاعفی نمودند تا با نو آوری وارائه خدمات نوین تر گوی سبقت را از دیگر بانک بربایندومشتریان بیشتری را متوجه خود کنند

هرچند مردم هنوز هم ازمیزان خدمات دهی سیستم بانکی کشور رضایت مطلوب و صد درصدی ندارندوبدلیل آماده نبودن زیر ساخت هی لازم بسیار اتفاق میافتد کهمردم  برای دریافت خدمات از عابر بانک ها به علت خرابی دستگاه یا نداشتن نفدینگی ویا قطع بودن سیستم ویا ...در حساسترین لحظات با ناکامی مواجه می شوند وهمچنین در زمینه دریافت تسهیلات بانکی نیز  با بهره های کلان و نجومی مواجه هستند

.بانک هادر دادن تخصیص  کارمزد به سپرده ها ی سپرده گذاران در بیشتر موارد نصف سود تسهیلات به مشتریان سپرده گذار خود کارمزد می پردازند.

پس با یک حساب ساده وسرانگشتی میتوان دریافت که با اینکه عمده  سرمایه های بانک ها از سپرده های مردمی تشکیل شده است و سیستم بانکداری کشور به نوعی تمام هزینه ها ی خود رااز بکارگیری و گردش سپردهای مردم انجام میدهدوبه نوعی می توان گفت مردم سپرده گذار، ولی نعمت سیستم بانکی کشور هستند

 ولی  شاهدیم  وقتی تصمیم گیرندگان بانکی می خواهند به این مردم با این جایگاه خدمات دهی حداقلی و قطره چکانی بدهندچشم خود را براین همه مساعدتهای مردمی می بندند وباز هم اصرار دارند که هزینه های بانکی خود  را ازجبیب مردم برداشت کنند.وباز هم پافشاری میکنند که برای هر تراکنش چندین تومان از مردم دریافت کنند.

بنا براین تصمیم گیرندگان سیستم بانکی کشور ضمن لحاظ نمودن مشتری مداری که شعار همیشگی آنان بوده است از این نکته کلیدی نیز  غافل نباشند که هنوز هم آنان به جلب اعتماد ورضایت مندی مردم به عنوان یک پیشوانه وسرمایه معنوی بیش از پیش نیاز دارند .وبهتر است در تصمیم گیریهای خود خدمات حداکثری وبی منت رابرای  ولی نعمتان خود مدنظر داشته باشند.

ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود در ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ سردخانه گیر افتاد. آخر وقت کاری بود. ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻫﺪ

 

 ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۵ ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ. ﺍﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯﻧﺪﻧﺪ. ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: «ﻣﻦ ۳۵ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ …ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ و ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ. ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ تو ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ. برای همین ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﺰﻧﻢ. ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ.»
ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻧﻤﺎﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺗأﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﻤﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ .

 

عکسی جدید از خطای دید (چهره مخفی این پیر زن را ببینید)

در این تصویر به جز خط‌های عمودی سفید و مشکی، چه تصویری را مشاهده می‌کنید؟

اگر چیزی ندیدید حداقل دو متر از نمایشگر فاصله بگیرد.

تا فاصله 10 متر هرچه دور تر شوید وضوح تصویر بیشتر میشود.

 توجیه برخی از گناهان

بیمه ای که دیگر طلائی نیست(از جیب معلم به کام شرکت های بیمه )

نگاهی به ناتوانی برزگترین وزارت خانه در عقد یک قراردادبیمه ای  مطلوب

عنوان طلایی برای بیمه تکمیلی فرهنگیان یعنی صد درصد هزینه توسط شرکت بیمه‌گر شود و خدمات ویژه‌ای در قالب این بیمه به فرهنگیان ارائه شود، آیا بیمه طلایی هم‌اکنون چنین وضعیتی را دارد؟

اجرای مطلوب قرارداد بیمه طلایی فرهنگیان را شاید بتوان درمقوله مسوولیت های اجتماعی یک سازمان بیمه ای تلقی کرد زیرا دستاوردهای اجرای آن می تواند الگویی برای نظام سلامت کشور باشد.آن هم برای وزارت خانه ای با بیش از یک میلیون نفر پرسنل دارد 

در سال1390 نرخ بیمه طلایی برای هر نفر پنج هزار تومان بود.امسال(سال93)این نرخ به  26000 تومان برای هر نفرافزایش یافته ولی شاهدیم شرکت بیمه گر نه تنها سقف خدمات خود را افزایش نداده اند بلکه فرهنگیان انتظار داشتند که با افزایش پنج  برابر ی این نرخ خدمات بیشتر و بهتری نسبت به سالهای گذشته داده شودکه نه تنها اننتظار فرهنگیان محقق نشد بلکه ناباورانه شاهد بودیم که خدمات دنداپزشکی را ازلیست تعهدات درمانی بیمه طلائی  حذفگردید. .

از آن جائی که  بیمه طلایی فرهنگیان یک طرح بزرگ در کشور است و جمعیت بزرگی از فرهنگیان و خانواده‌های آن‌ها را تحت پوشش قرار می‌دهدفرهنگیان انتظار داشتند لاا قل این قرداد میلیاردی  با شرکت‌های بیمه‌گذاری که اتکای قوی‌تری و شعبات فراگیرتری داشته باشد به تبع آن قدرت ارائه خدمات بیش‌ترو مطلوبتردر کشور را داشته باشندمنعقد میگردید.این خواسته هم متاسفانه به دلایل پشت پرده برآورده نشد وقراردادبا شرکتی منعقد شد که پس از 4ماه از امضا قراداد در برخی از شهرهای مثل شوشتر متوسط با0 200 نفرپرسنل تازه دارد شعبه نیم بند باز میکند.ودریغ از قرارداد با یک داوخانه یا آزمایشگاه یا رادیولوژی  ومراکز پاراکلینکی و پزشکان متخصص وعمومی و...

با توجه به تمام لابیگری هایپشت پرده در  محقق نشدن انتظارات بحق جامعه فرهنگیان کشور ابتدائی ترین حق جامعه فرهنگیان این بود که در برابر ناتوانی وضعف شدید  شرکت بیمه گر (آتیه سازان حافظ) حق اعترض داشته وبه مراجع مسئول شکایت برده واحقاق حق نمایندوبه تبع.مراجع قانونی (بیمه مرکزی) پیگیر بوده وبرخورد کنندوکه با طراحی یک سناریو این حق را نیز از معلم گرفتند.

به بخشی از مصاحبه معاون بیمه مرکزی با خبرگزاری تسنیم توجه کنید

«« رحیم مصدق، معاون طرح و توسعه بیمه مرکزی در این خصوص می‌گوید: بیمه آتیه سازان مجوزهای لازم را از سوی بیمه مرکزی اخذ نکرده است و به این ترتیب درصورتی که این بیمه تعهداتش را در قبال فرهنگیان به جا نیاورد بیمه مرکزی مسئولیتی نخواهد داشت»»

از طرفی میلیونها تومان از هزینه درمانی فرهنگیان از طرف شرکت بیمه گر قبلی (بیمه ایران)بلوکه شده است وبدتر ومشمئز کننده تر اینکه هیچ کس از مسئولین  در رده های مختلف آموزش وپرورش پاسخگو نیست وهر کدام انگشت اتهام را به افراد مافوق وغیر قابل دسترستر اشاره می روند.

موارد فوق سرگذشت تلخ بیمه است که به اسم طلائی آغاز شد ولی اکنون ارزشش از بدلیجات نیز کمتر شده است واین بیمه هر روز نسبت به قبل نه تنها ارزشش را از دست داده بلکه باعث نارضایت شدید جامعه فرهنگیان شده است وآنچه مسلم است اینکه در این قرارداد معلم خود را مغبون می یابد.  

اکنون سوال واقعی جامعه فرهنگیان در آستانه باز گشایی مدارس این است آیا کسی هست که  به سوالات حق طلبانه این قشر عظیم ومیلیونی پاسخگو باشد وبعد از آن از آنها بخواهنددر کلاس درس حقگویی وحق طلبی به شاگردانشان بدهند؟؟؟ 

 « مقام شهید »

نبایدفقط نیمه خالی لیوان را دید

به مناسبت دهه کرامت و به منظور تجلیل و قدر دانی از شهروندان همیار وقانونمدار که به موقع عوارضات خود را پرداخت نموده اند مراسم با شکوهی پنج شنبه شب در پارک داریون وبا حضور انبوه مردم برگزار گردید.

بعد از همایش کوه پیمایی و پیاده روی خانوادگی در منطقه کوههای بام فرهنگ شهردر زمستان 92این دومین برنامه فرهنگی است که به همت شورای پنجم  شهر شوشتر برگزار می گردد که نشاندهنده اهتمام وجدیت این شورا به مسائل فرهنگی  وتفریحی شهروندان بوده وپاسخی نیک به ندای مقام معظم رهبری در سال فرهنگ است  که جای تقدیروتشکر داشته ومی شود آن را به فال نیک گرفت.

آنچه مسلم است این که این گرهمایی های فرهنگی وعمومی که با حضوربا شکوه شهروندان  وبصورت حضوری وچهره به چهره برگزارمیگردد می تواند در جهت آموزش فرهنگ عمومی مردم مفیدبوده و آنان با حقوق شهروندی خویش بیشتر آشنا کند همچنین میتواند بستری با شد تا مسئولان کمبود ها وتنگناهای خود را در حوزه های مختلف بی پرده وصادقانه با مردم در میان گذارندودر این زمینه از مردم درخواست مشارکت وهمیاری وارائه طریق نمایند واین یکی ازبهترین روشها ست تا الفت قلوب یبشتر گردد ومواضع طرفین تلطیف گردد..

استمرار این گردهمایی هاالبته با برنامه ریزی دقیق تر وتبلیغات بیشترورفع کاستی های موجود وحضور بیشتروپر رنگ تر اعضای شورا شهرو دعوت از محترمین و متنفذین وسازمانهای مردم نهاد  در جمع بی ریا وصادقانه مردم میتواند تاثیرگذارتربوده   وبر غنای این محافل بیفزاید. .که در این زمینه نقش وجایگاه روابط عمومی شهرداری در گرفتن بازخورد های مردمی این محافل ومیزان رضایت مندی مردم ورفع نواقص وتشکیل اطاق فکر با با حضور صاحب نظران وکارشناسان فرهنگی در برنامه های آتی بسیار برجسته است.   

در آخر اینکه ضمن تقدیر وتشکر از کلیه دست اندر کاران که موجبات آفرینش لحظات خوشی  برای شهروندانرا

فراهم نمودند  به نظرمیرسد با توجه بضاعت مالی شورا وشهرداری اگر این مراسمات تجلیل از شهروندان وظیفه

شناس به مناسبت های مختلف تکرار شود ودر این راه دیگر ادارات ونهادها ،دست اندرکاران واسپانسرهای وافراد

خیر ونیکوکار را به همکاری وهمیاری خود دعوت کند به عنوان نمونه این تجلیل های نمادین میتوان با قدردانی

از طیف های مختلف  مردم مثل تقدیر از شهروندان نمونه در حوزه فضا سبز و محیط زیست ویا در حوزه بازیافت

پسماندوتفکیک زباله ویا تقدیر از خدمت رسانان به شهروندان مثل پزشکان وپرستاران و امداد گران مرکز

آوژانس و آتش نشانان وناجیان غریق حریم رودخانه ها ورفتگران و... ادامه یابد تافاصله ها کمتر شده در دراز مدت انشالله نتایج مطلوبتر آن را شاهد باشیم . 

 دروغ در لباس حقیقت!