داستانک(ثروت حقیقی مهربانی است)

 


شخصی مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آنرا نوسازی کند.
توضیح اینکه منازل ژاپنی بنابر شرایط محیطی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند.

این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود
.

دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد.
وقتی میخ را بررسی کرد خیلی تعجب کرد !
این میخ چهار سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود !

اما براستی چه اتفاقی افتاده بود که در یک قسمت تاریک آنهم بدون کوچکترین حرکت، یک مارمولک توانسته بمدت چهار سال در چنین موقعیتی زنده مانده
 !

چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.
متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.

در این مدت چکار می کرده ؟
چگونه و چی می خورده ؟

همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد
 !

مرد شدیدا منقلب شد !
چهار سال مراقبت. واقعا که چه عشق قشنگی ! یک موجود کوچک با عشقی بزرگ !
عشقی که برای زیستن و ادامه ی حیات، حتی در مقابله با مرگ همنوعش او را دچار هیچگونه کوتاهی
نکرده بود !

اگه موجودی به این کوچکی بتونه عشقی به این بزرگی داشته باشه پس تصور کنید ما تا چه حد می تونیم عاشق همدیگه باشیم و شاید هم باید پایبندی رو از این موجود درس بگیریم، البته اگر سعی کنیم خیلی بهتر از اینها می تونیم ، چرا که باید به خود آییم و بخواهیم و بدانیم، ‏که انسان باشیم
. .


موضوعات مرتبط: داستانک
[ سه شنبه 15 بهمن 1392 ] [ 8:26 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

نیایش

 

 



موضوعات مرتبط: نما متن
[ پنج شنبه 10 بهمن 1392 ] [ 4:33 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

درباره لبخـــند

لبخند جذابتان می کند.

همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.

 

  • لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد.

 

  • دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند.

 

  • لبخند مسری است.

 

  • لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید.

 

  • لبخند زدن استرس را از بین می برد.

 

  • وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.

 

  • لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.

 

  • به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.

 

  • لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد.

 

  • وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.

 

  • لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند.

 

  • تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.

 

  • لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد.

 

  • عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.

 

  • لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید.

 

  • به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.

 

  • لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید.

 

  • لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که “زندگی خوب پیش می رود”. پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.

 پس….همیشه لبخند بزنید.


 

 



موضوعات مرتبط: تندرستی
[ پنج شنبه 10 بهمن 1392 ] [ 4:15 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

درمان گری با قرآن (راه دریافت الطاف و امدادهاى الهى چیست؟)

در قرآن براى دریافت الطاف الهى، راههاى زیادى بیان شده است، از جمله:
1. ایمان، قرآن مى‏فرماید: خداوند دوست و سرپرست مؤمنان است و آنان را از هرگونه ظلمات و تاریكى‏ها نجات مى‏دهد. «اللّه ولىّ الّذین آمنوا یخرجهم من الظّلمات الى النّور»(بقره، 257)
2. قرآن نورى است كه تدبّر و تلاوت آن، انسان را از تحیّر و بن‏بست نجات مى‏دهد.
3. علم و فكر و مشورت هر كدام سهم وافرى در هدایت انسان دارند.
4. قرآن، تقوا را وسیله‏ى كسب نور مى‏داند، «و من یتّق اللّه یجعل له مخرجاً»(طلاق، 2)
5. جهاد و تلاش وسیله‏ى راهگشایى‏هاى الهى است، «و الذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا...»(عنكبوت، 69)، «ان تنصروا اللّه ینصركم»(محمّد، 7)
6. اگر راهى را براى مردم بگشاییم، گشایش‏هایى را از جانب خداوند دریافت مى‏كنیم. «فافسحوا یفسح اللّه لكم»(مجادله، 11.)
7. استغفار و 
توبه از گناهان، رمز دریافت نعمت‏هاى الهى است، «استغفروا ربّكم...یرسل السّماء علیكم مدراراً»( هود، 52.)
8. ایمان و عمل‏صالح، كلید محبوبیت است، «انّ الذین آمنوا و عمل الصّالحات سیجعل لهم الرحمان ودّا»(مریم، 96.)
9. شهامت و جرأت در انجام وظیفه، راههاى جدیدى را بر روى انسان باز مى‏كند.
10. پدر و مادر و نیاكان با ایمان، زمینه‏ى كامیابى فرزندان آنهاست، دو پیامبر (موسى و خضر) دیوار خرابه‏اى را رایگان براى یتیمانى تعمیر كردند تا گنجى كه از طرف پدر صالح آنان ذخیره شده بود، به نااهلان نرسد. «و كان أبوهما صالحا»(كهف، 82) چون پدرشان صالح و نیكوكار بود، خداوند از طریق آن دو پیامبر، به نسل او خیر رساند.

 

 

 

 



موضوعات مرتبط: درمان گری با قرآن
[ چهار شنبه 9 بهمن 1392 ] [ 10:45 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

داستانک

 پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت.

پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند.
اما هیچکدام نتوانستند؛ آنان چگونه می‌توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی از او بکشند؟

سرانجام یکی از نقاشان گفت که می‌تواند این کار را انجام دهد و یک تصویر از پادشاه نقاشی کرد.
نقاشی او فوق‌العاده بود و همه را غافلگیر کرد.
او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛ نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده !!!

چرا ما نتوانیم از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم؛ پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان...


موضوعات مرتبط: داستانک
[ چهار شنبه 9 بهمن 1392 ] [ 10:41 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

نمی دانم چرا؟شعرطنز

 

 

نمی دانم چرا؟

تازگی ها شاد و خندانم ، نمی دانم چرا؟
گر چه از کارم پشیمانم ، نمی دانم چرا؟

از لبم دایم شکر می ریزد اما در عوض،
مـن خودم شکل ِ نمکدانم! نمی دانم چرا ؟

چای سردی را که نوشیدم شب دیدارتان
آتشی افکنده بر جانم! نمی دانم چـرا؟

با وجودِ غصه و درد و بلا و حرف مفت…
باز پشت ِ خنده پنهانم ، نمی دانم چرا ؟

ارزشم این سال ها پایین ِ پایین آمده ست
همردیف پول ِ ایرانم ، نمی دانم چرا ؟!

ریشه ی همنوع ِ خود را می کَنم از بیخ و بن
بنده هم حق دارم انسانم! نمی دانم چرا؟

چشم باید سیر باشد،ورنه حتی با حجاب
در نظرها لخت و عریانم ، نمی دانم چرا؟!

در میان ِ این همه گرگ گرسنه ، مثل شیر
سفت کردم بند ِ تنبانم ، نمی دانم چرا؟!

شاعری بعد از خرابی توی شعر ِ این و آن
ادعا دارد که “عمرانم” ! نمی دانم چرا؟(۱)

او اگر فعلا نمی داند، به من مربوط نیست
بنده اما خوب می دانم نمی دانم چرا؟!

خواب دیدم بعد از این که خارج از سالن شدم(۲)
عـازم سلول ِ زندانم ، نمی دانم چرا ؟!

پی نوشت:
۱-یعنی طرف ادعا دارد در حد و اندازه های زنده یاد عمران صلاحی است!
۲-سالن شعرخوانی

سراینده :راشد انصاری (خالو راشد)



موضوعات مرتبط: اشعارطنز
[ سه شنبه 8 بهمن 1392 ] [ 11:12 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

درمان گری با قرآن (عوامل بخشش گناهان كدام است؟)

در قرآن عواملى براى بخشش گناهان بیان شده، از جمله: 1. توبه واقعى و استغفار و جبران و اصلاح گذشته، «الاّ الّذین تابوا وأصلحوا و بیّنوا فاولئك أتوب علیهم و أنا التوّاب الرّحیم»(بقره، 160.) البته توبه‏ى كتمان حق، بیان كردن آن و توبه‏ى ترك نماز، قضاى آن و توبه تلف‏كردن مال مردم، پرداخت آن است.
2. ترك گناهان كبیره سبب بخشایش سایر گناهان است. «اِن تَجتَنِبوا كبائر ما تنهون عنه نُكفِّر عنكم سیّئاتكم»( نساء، 31.)
3. انجام دادن كارهاى نیك، «انّ الحَسَنات یُذهِبنَ السیّئات»
4. نماز جماعت، در حدیث مى‏خوانیم: شخصى پس از نماز، خدمت پیامبرصلى الله علیه وآله رسید و گفت: من خلافكارم! مرا حدّ زده و تنبیه كنید! حضرت فرمود: چون در نماز جماعت شركت كرده‏اى خدا تو را مى‏بخشد؛ البته حساب مال مردم جداست.
5. پاك كردن مال از حرام، از امام صادق‏علیه السلام سؤال شد: شخصى از راه طاغوت دارایى و درآمدى را به دست آورده و به فقرا كمك مى‏كند و آیه «انّ الحسنات یُذهبنَ السیّئات»(هود، 114.) را دستاویز قرار مى‏دهد. حضرت فرمود: «انّ الخطیئة لا تكفر الخطیئة»(تفسیر نور، ج 5، ص 391، به نقل از تفسیر كنز الدقائق.) با گناه نمى‏توان گناهى را پوشاند. آنچه را به دست آورده، مال حرام است و تصرّف در مال حرام - به هر شكل - حرام است.
6. گذشت از خطاها مردم، قرآن ابتدا مى‏فرماید: «و لیعفوا و لیصفحوا» سپس مى‏فرماید: «الا تُحبّون أن یغفر اللّه لكم»(نور، 22.) مردم باید از خطاى یكدیگر بگذرند، كدورت‏ها را كنار بزنند، آیا دوست ندارید كه خداوند شما را ببخشاید؟

 



موضوعات مرتبط: درمان گری با قرآن
[ سه شنبه 8 بهمن 1392 ] [ 10:50 بعد از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]

امام علی علیه السلام می فرماید:



الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ، وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَالْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ.



 

علم و دانش میراث گرانبهایى است،

آداب (انسانى) لباس زیبا و کهنگى ناپذیر است و فکر آئینه صافى است.(1)

حکمت 5 نهج البلاغه



 



موضوعات مرتبط: در محضر امام علی
[ جمعه 4 بهمن 1392 ] [ 10:41 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 25 26 27 28 29 ... 167 صفحه بعد